دفاع مقدس

به مادرم سربزن خیلی تنها میشه

نویسنده : mohammad

پنج شنبه 8 اسفند 1392

گفت اگر برم جبهه شهید بشم برام چکار می کنی – به سنش نمی خورد گفتم هزار صلوات – یه ختم قرآن – فاتحه-یه ختم با شکو برات می گیرم داشتم شوخی می کردم گفت نشد واقعا چکار می کنی گفتم خودت چی دوست داری گفت بعد از من به مادرم سربزن خیلی تنها میشه

:: موضوعات مرتبط: خاطرات مادر شهید , ,
:: بازدید از این مطلب : 902

|

امتیاز مطلب : 4

|

تعداد امتیازدهندگان : 1

|

مجموع امتیاز : 1

مطالب مرتبط با این پست

پرچم های متحد الشکل مزار شهدا را هر هفته پنج شنبه ها جمع آوری می کرد
یك تانك افتاده بود دنبالش
یکی از محافظان رهبری تعریف می کند
محکم وایساده بود
چندتا شهید توی اردوگاه بودند
خونه ای یک مادر شهید که بچه اش مفقود الاثر بود تخریب بشه
سلام مادر، از آمار نفوس و مسکن مزاحم میشم
داداش عباس اسمت عباس بود حقشو اداء نکردی
به مادر احمد متوسلیان گفتند برا بچه ات چکار می کنی
به مادرم سربزن خیلی تنها میشه

می توانید دیدگاه خود را بنویسید

نمایش کلیه نظرات

.:: This Template By : Theme-Designer.Com ::.